از افشای ضمائم پنهان توافقنامه دوحه تا تروریست پروری آمریکا
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۱۶۱۹۶
به گزارش شفقنا افغانستان، جو بایدن، روز جمعه در پایان یک کنفرانس خبری در کاخ سفید در پاسخ به سئوالی در مورد خروج آشفته آن کشور از افغانستان گفت:
«نه، نه، همه چیز در حالی بازیابی است. به یاد دارید که من در مورد افغانستان چه گفته بودم؟ من گفته بودم که القاعده در افغانستان نخواهد بود، من گفته بودم که آنان در آنجا نخواهند بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این اظهارات در حالی مطرح شد که در همان روز وزارت خارجه امریکا با نشر بخش هایی از یک گزارش محرمانه در مورد خروج از افغانستان را منتشر کرد که در آن به شدت از «اشتباهات» و «ناکامی های» اداره باید در مدیریت روند تخلیه از افغانستان، انتقاد شده است.
آقای بایدن به سئوال یک خبرنگار در این مورد، بدون اینکه اشاره به این گزارش بکند، از همکاری آن کشور با طالبان برای مبارزه با القاعده پرده برداشت.
وزارت خارجه طالبان با نشر بیانیه ای، از این اظهارات استقبال کرده است و آن را «به منزله اعتراف به واقعیت» تعبیر کرده است.
اما شهروندان و شماری از چهره های سیاسی افغانستان، از این گزارش تعبیر و برداشت متفاوتی دارند.
«واگنر آمریکا در منطقه»یکی از اولین کسانی به اظهارات جو بایدن در مورد همکاری آن کشور با گروه طالبان واکنش نشان داد، رحمت الله نبیل، رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان بود.
آقای نبیل با همرسانی ویدیویی اظهارات رئیس جمهور آمریکا در تویتر، نوشت که طالبان «گروه واگنر آمریکا در منطقه است.»
رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان در این تویت نوشت که «رئیس جمهور بایدن با افشای ضمائم پنهان توافق نامه دوحه، افشاگری اساسی کرد و ماهیت واقعی طالبان به عنوان گروه واگنر امریکا در منطقه را روشن کرد.»
آمریکا و طالبان در بیست و نهم فوریه سال 2020 میلادی در دوحه قطر توافقنامه ای را امضا کردند که زمینه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را فراهم کرد.
متن اصلی این توافقنامه در آن زمان منتشر و همگانی شد، اما گفته می شود که این توافقنامه دارای ضمائم متعدد است که پنهان مانده است و دولت آمریکا تا اکنون جلو نشر و همگانی سازی آن را گرفته است.
به باور رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان، همکاری آمریکا با طالبان برای مبارزه با القاعده، بخشی از ضمائم پنهان این توافقنامه است که برای اولین از سوی جو بایدن افشا شد.
این اظهارات در حالی صورت گرفته است که آمریکا در ماه جنوری سال 2022 در یک حمله هوایی که با استفاده از طیاره بدون سرنشین صورت گرفت، ایمن الظواهری، رهبر شبکه القاعده را در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان و در منطقه سبز کابل کشت.
در آن زمان گزارش های منتشر کرد که افرادی از اعضای ارشد طالبان برای افشای محل زندگی رهبر شبکه القاعده با آمریکا معامله کرده اند.
گروه طالبان تاکنون به حضور رهبر القاعده در منطقه وزیر اکبر خان کابل اعتراف نکرده اند و همواره می گویند که هنوز در حال تحقیق در این مورد هستند.
«گروه نیابتی و مزد بگیر»فضل احمد معنوی، وزیر دادگستری حکومت پیشین افغانستان نیز به اظهارات اخیر جو بایدن واکنش نشان داده و طالبان را «گروه نیابتی»، «مزدور» و «مزدبگیر» خوانده است.
آقای معنوی که از اعضای ارشد جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود است، در تویتی نوشته است که «مزدور مزدور است. مهم نیست مزدور کشور همسایه یا آمریکا[باشد].»
او افزوده که «طالب گروه نیابتی و مزدبگیری است که برای پول و قدرت آماده انجام وظیفه به هرکسی است.»
وزیر دادگستری پیشین افغانستان تأکید کرده است «اظهارات بایدن باید مشکل عدهٔ را حل کرده باشد؛ طالب گروه ظالمیست تشنه قدرت وثروت بیهیچ تعلقی به دین. با پایان ماموریت وجودشان هم پایان مییابد.»
آقای معنوی چندی پیش نیز از طالبان انتقاد کرده بود و گفته بود که «داعیه دروغین دینداری و شریعت مداری طالب پایان یافته. حالا به فاز قوم پناه برده اند تا از احساسات قوم برای بقای سلطه ظالمانه خود استفاده کنند. اما دیگر نقاب از چهره طالب برافتاده. به زودی مردم افغانستان برای برچیدن بساطشان متحد خواهند شد.»
«غلام حلقه به گوش سیا»شماری از شهروندان افغانستان گفته اند که اظهارات جو بایدن مبنی بر همکاری طالبان با آن کشور برای مبارزه با القاعده، نشان می دهد که این گروه «غلام حلقه به گوش استخبارات» آمریکا است.
جواد ناجی، از روزنامه نگاران برجسته افغانستان نوشته است که «جو بایدن حالا افشا کرد که طالبان غلام حلقه به گوش استخبارات آمریکاست. توافقنامه دوحه سند اربابی آمریکا و بردگی طالبان است. طالبان بسیار ارزانتر از جمهوریت سه نفره برای آمریکا کار میکند.جهاد دروغ بود و طالبان برای کسب قدرت هزاران نفر را کشت.»
اسماعیل میاخیل، رئیس پیشین رادیو و تلویزیون ملی افغانستان نیز در تویتی نوشته است که «حالا فهمیده شد که بازگشت دوباره طالبان به قدرت، نصرت الهی نبود، نصرت آمریکایی بود.»
او افزوده که «اظهارات بایدن در مورد به خدمت گرفتن طالبان برای کشتن القاعده، خبر مهمی است. من متعقدم که اسناد محرمانه دوحه بین طالبان مزدور و آمریکا به روزی منتشر خواهد شد. روز حساب به زودی فرا خواهد رسید.»
نقیب الله فایق، والی پیشین استان فاریاب در شمال افغانستان گفته است که «کلانترین[بزرگترین] شعار طالبان جنگ در مقابل اشغال افغانستان توسط امریکا بود. با بى شرمى دیگران را طعنه می دادند که با عساکر کافر امریکایى چرا عکس گرفتید. جوبایدن فاش کرد که بزرگترین مزدور شان در منطقه طالبان است اگر معامله امریکا نمی بود، یک قدم در مقابل سربازان کشور پیش آمده نمى توانستید.»
«تروریست پروری آمریکا»نور رحمان اخلاقی، وزیر پیشین امور مهاجرین و عودت کنندگان افغانستان، اظهارات جو بایدن را در رابطه با همکاری آن کشور و طالبان در مبارزه با القاعده، «تروریست پروری آمریکا» دانسته است.
آقای اخلاقی در تویتر خود نوشته است که «تروریست پروری قدرتمندترین حامی دموکراسی و حقوق بشر شرمناک است.»
او افزوده که «اظهارات آقای بایدن تایید میکند که امریکا آگاهانه افغانستان را به طالبان سپرده است. به این اساس آن کشور در برابر تمامی جنایاتی که پس از سپردن افغانستان به یک گروه تروریستی صورت گرفته است، باید خود را مسئول بداند.»
پیش از این نیز سیاست مداران و شهروندان افغانستان آمریکا را به «معامله» با گروه طالبان بر سر سرنوشت مردم این کشور متهم کرده بودند.
شهروندان افغانستان می گویند که معامله آمریکا باعث شد که طالبان بار دیگر قدرت را در این کشور به دست گیرند و سیستمی از ستم و تبعیض علیه مردم بنا کنند.
بسیاری از شهروندان افغانستان به این باور هستند که آمریکا در جنایاتی که گروه طالبان علیه مردم افغانستان انجام می دهد، شریک هستند و باید برای فراهم کردن زمینه بازگشت این گروه به قدرت، پاسخگو باشد.
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: بانک مرکزی افزایش قیمت شاخص بورس طلای جهانی قیمت روز خودرو شهروندان افغانستان مبارزه با القاعده تروریست پروری ملی افغانستان گروه طالبان رئیس پیشین گفته بودم جو بایدن آن کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۱۶۱۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانهزنی بر سر آب به کجا رسید؟
یکی از بزرگترین مشکلات استان سیستان و بلوچستان، خلف وعده مقامات کشور همسایه یعنی افغانستان در رهاسازی حقابه ایران از رودخانه هیرمند است. البته قسمتهایی از این استان بهطور میانگین هر سه سال یکبار بیش از ۳ تا ۵ میلیارد مترمکعب بارش باران را تجربه میکند و حتی سیل نیز خسارتهای قابل توجهی به این نقطه از کشور وارد کرده است.
به گزارش فرهیختگان، اما به دلیل مدیریت نهچندان مناسب، این حجم از آب وارد دریا شده و فرصت استفاده از آن از بین میرود. همین بارشها در صورت مدیریت صحیح میتواند استان را از بحران اولیه آبی نجات دهد، اما ضعیف بودن راهبردهای مدیریتی باعث شده تا سیستانیها بهره چندانی از این نزولات آسمانی نداشته باشند.
از سوی دیگر مسائل امنیتی که پس از ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ در سیستانوبلوچستان شکل گرفت و حملات تروریستی که در راسک و چابهار صورت گرفت، نگاه توسعهای استان را به امنیتی تغییر داده و اولویتها را جابهجا کرده است.
نیم قرن چانهزنی بر سر آببه دنبال کشمکشهای تاریخی بر سر ذخایر آبی در منطقه، معاهده حقابه میان افغانستان و ایران بر سر رود هیرمند که از کوههای هندوکش سرچشمه میگیرد در اسفندماه سال ۱۳۵۱ به امضای نخستوزیران دو کشور رسید و سه ماه بعد در خردادماه ۱۳۵۲ مجالس قانونگذاری دو کشور این معاهده را تصویب کردند. تصویب این معاهده شرایط حقوقی استفاده از هیرمند را برای ایران و افغانستان مشخص کرد. براساس این معاهده، حقابه ایران ۲۶ مترمکعب در ثانیه آن هم در سالهای معمولی و نرمال آبی است.
این معاهده، سال معمولی و نرمال آبی را نیز تعریف کرده که براساس سنجش مرکز سنجش دهراوود مشخص میشود و آن هم طوری است که یک سال نرمال آبی در حوضه آبی هیرمند چیزی حدود شش میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب میباشد. براساس محاسبه حقابه ایران سالانه به ۸۲۰ میلیون مترمکعب میرسد. با این حال از زمان به امضا رسیدن این معاهده تاکنون، دولت افغانستان آنچنان که باید به مفاد آن عمل نکرده است. چنانچه در سالهای اخیر با وجود دیدارها و گفتگوهای متعدد میان مقامات دو کشور بر سر احقاق حقوق ایران و رهاسازی آب هیرمند به سوی دریاچه هامون، در سال آبی جدید، ۱۱ درصد از حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعبی به سمت ایران روانه شده است.
ماجراجویی اردوغان در چهارراه آسیاکارشناسان معقتدند مساله آب در سیستان به دلیل قرارگیری در شرایط خاص و بحرانی، تبدیل به یک ابزار سیاسی و انتفاعی شده است. چنانچه بسیاری از سدهایی که در افغانستان ساخته میشود به صورت سفارشی هستند. در این میان، کشورهایی مثل هندوستان و ترکیه به دلایل سیاسی، اقتصادی و استراتژیکی در سدسازیهای افغانستان روی کانال هیرمند و سدهای دربندیخان و هریرود نقش بسزایی دارند.
درواقع افغانستان با این سرمایهگذاریهای خارجی موفق به اجرای برنامههای آبی خود شد و ایران یکی از کشورهایی است که از این پروژهها متضرر میشود. امنیتیسازی موضوع آب در کابینه کابل، مردم این کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده است. مردم افغانستان و حتی دانشجویان افغانستانی که در خارج از این کشور زندگی میکنند نیز نسبت به کوچکترین کنش آبی در منطقه، واکنش نشان میدهند. این درحالی است که کشور ما از چنین نیروهای فعالی کمنصیب است و متاسفانه نسبت به دغدغهها و طرحهای همان تعداد محدود هم بیتوجهی میشود. برای درمان مشکل آب، طی دهههای اخیر سرمایههای زیادی به بهانه اجرای طرحهای توسعهای روانه جنوب شرق کشور شده، اما این طرحهای پرهزینه تقریبا هیچ آوردهای برای مردم این منطقه نداشته است.
مقامات: امیدواریم ادامه داشته باشددر روزهای اخیر تصاویر منتشر شده حاکی از رهاسازی آب هیرمند به سمت هامون است. این اتفاق درحالی رخ داده که در سال جاری افغانستان شاهد بارشهای قابل توجهی بوده و برخی از کارشناسان بر این باورند که این رهاسازی آب تحت اختیار مقامات افغانستان نبوده و به عبارتی آنها چارهای جز روانه کردن آبهای سرریز شده به سمت ایران نداشتهاند. با این حال مقامات دو کشور واکنشهای مثبتی نسبت به این موضوع نشان دادهاند.
ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخستوزیر طالبان، در دیدار با حسن کاظمی قمی، سفیر ایران در افغانستان اعلام کرد که آب رودخانه هیرمند پس از پایان خشکسالی چندساله، به استان سیستانوبلوچستان رسیده است. کاظمی قمی نیز در دیدار با امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان ضمن تشکر از تعهد و اقدامات کابل به تامین حقابه ایران، ابراز امیدواری کرده که این روند رهاسازی آب از سدها تداوم داشته باشد و حقابه ایران از رود هیرمند تامین شود.
علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست هم با ابراز امیدواری از ادامهدار بودن روند رهاسازی آب، از رایزنیها و نشستهای متعدد میان مقامات دو کشور خبرداد و اعلام کرد که مسئولان حاکم بر افغانستان رویکرد مناسبی نسبت به مساله حقابه داشتند.
درویش: طالبان اراده مثبتی نداردمحمد درویش فعال محیطزیست با تاکید بر اینکه هیرمند رودخانهای است که آوردهاش بیش از ۵ میلیارد مترمکعب در سال است، گفت: «حقابه ایران از مجموع آورد سالانه رودخانه هیرمند ۱۴ درصد است؛ بنابراین کشورما از این حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعب سهم دارد. در حال حاضر گفته میشود که از ۸۲۰ میلیون متر مکعب ۷ درصد و در خوشبینانهترین حالت ۱۱ درصد وارد کشور شده، یعنی چیزی حدود ۸۰ تا ۹۰ میلیون مترمکعب. پس هنوز بخش قابل توجهی از آن حقابه وارد ایران نشده است.
دلیلش هم این است که دولت طالبان به کمک سد «کمال خان» توانسته مسیر رودخانه هیرمند را تغییر دهد و سرریز آبی که از سد «کجکی» و سد کمال خان خارج میشود به جای اینکه مسیر طبیعی خود را طی کرده و وارد ایران شود، به سمت تالاب «گود زره» در مرز بین افغانستان و پاکستان میرود. گزارشهایی که دریافت شده حاکی از آن است که بیش از یک میلیارد مترمکعب آب به سمت گود زره رفته است، یعنی بیش از حقابه ایران که ۸۲۰ میلیون متر مکعب است. متاسفانه ایران هم نتوانسته که حقابه را از طالبان بگیرد و این آبی که اخیرا آمده بیشتر از رودخانه «فراهرود» آمده.
فراهرود یکی دیگر از رودخانههایی است که از افغانستان جاری میشود و به ایران و تالاب «هامون صابوری» که در مرز ایران و افغانستان و یکی از تالابهای تشکیلدهنده دریاچه هامون است، میرسد. بارندگی در آن ناحیه خیلی زیاد بوده و افغانستان هم هنوز آنجا سد ندارد، بنابراین آب از کنترلش خارج شده و وارد ایران شده است. پس هیچ اراده مثبتی در دولت طالبان برای این مقدار آبی که وارد ایران شده نبوده و آنها اگر میتوانستند این آب را هم نمیدادند.
در حال حاضر هم یک پروژه برای ساخت سد روی فراهرود دارند و به محض تکمیل شدن ساخت این سد، یک قطره آب هم از افغانستان وارد خاک ایران نخواهد شد. گود زره محصول طبیعی رودخانه هیرمند است. یعنی هیرمند در طول سالیان سال با طی کردن مسیرش وارد هامون میشده و سرریز آن به سمت گود زره جریان پیدا میکرده. گود زره هم یک تالاب مثل بقیه تالابها است. وقتی آب داشته باشد، پوشش هم ایجاد میکند و پرندگان برمیگردند.
اگر گود زره شورهزار است، پس هامون هم شورهزار حساب میشود. بالاخره اگر آب نداشته باشد تبدیل به شورهزار میشود. اتفاقا دیالوگی که ایران باید با طالبان برقرار کند این است که ما مخالف گود زره نیستیم و میخواهیم مسیر طبیعی رودخانه طی شود. یعنی آب وارد هامون شود، در هامون سرریز کند و وارد گود زره شود. اگر آن مسیر طبیعی اتفاق میافتاد، هم ایران از آن نفع میبرد و هم افغانستان. حتی پاکستان هم میتوانست از آن منتفع شود و کل منطقه سرسبز و خرم میشد و چشمههای گرد و خاک هم مهار میشد.
اما افغانها میانبر زدهاند و اجازه نمیدهند که آب وارد ایران شود و میخواهند آن را مستقیم وارد گود زره کنند. این اتفاق میتواند در کوتاهمدت میزان ورودی آب به گود زره را بهبود ببخشد، اما چشمه بزرگ گرد و خاک در ایران به وجود میآید و با توجه به اینکه باد غالب از غرب به شرق است، بخشهای غربی افغانستان و منطقه هرات متاثر خواهند شد و آنها هم آسیبش را خواهند دید.»
رهاسازی آب به نفع افغانستان استمتاسفانه مذاکرهکنندگان ایرانی بلد نیستند که یک مذاکره برد-برد با دولت افغانستان و طالبان انجام دهند که ورود آب به ایران درنهایت به نفع هر سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان خواهد بود. این اتفاق میتواند به شکل گرفتن حسن همجواری بهتر کمک کند. ما باید به سمتی برویم که بتوانیم با یکدیگر وارد تعامل شویم و نیازهای خود را به شکلی مطرح کنیم که حل آنها منجر به ضرر برای کشور دیگر نباشد؛ بلکه یک منفعت مشترک ایجاد کند. چنانچه از سمت خراسان جنوبی رودخانههایی هستند که وارد افغانستان میشود و ایران هم جلوی آنها را نگرفته.
اما چه دلیلی دارد که افغانستان جلوی این آبها را بگیرد؟ ما باید رفاقت خود را به همدیگر اثبات کنیم و تلاش کنیم که بگوییم هر چقدر حال این کشورها بهتر باشد و وضعیت رفاهیشان بهبود پیدا کند، به نفع همدیگر است و میتوانند به یکدیگر کمک کنند که درنهایت تجارت قویتری شکل بگیرد. افغانستان باید بداند که بزرگترین شریک تجاری آن در منطقه ایران است و بنابراین بهتر است که هوای ایرانیها را داشته باشد تا آنها هم هوای افغانستانیها را داشته باشند. تروریسم در منطقه کنترل شود و امنیت برقرار شود. به این ترتیب یک معامله برد-برد تعریف میشود.
میتوانیم حتی بیشتر حقابه بگیریمدرویش معتقد است که افغانستان بهشدت به انرژی نیاز دارد. وی در این باره گفت: «در آن منطقه بادهای ۱۲۰ روزه وجود دارد که الان به بادهای ۱۶۰ روزه تبدیل شده. خوشبختانه اخیرا چندین توربین بادی در آنجا جانمایی کردهاند و ما میتوانیم از انرژی بادی آنجا برق تولید کنیم و البته باید تعداد این توربینها زیاد شود. سپس برق را به کشورهای همسایه صادر کنیم و در ازای آن حتی حقابه بیشتری از آن ۸۲۰ میلیون مترمکعب بگیریم. افغانستان هم میتواند به مردم خودش توضیح دهد که اگر ما داریم به ایرانیها آب میدهیم، در عوض از آنها برق میگیریم و این یک معادله برد-برد است.
به این ترتیب اگر پوشش طبیعی هامون برگردد و چشمههای تولید گرد و خاک مهار شود کیفیت دریافت انرژی هم بهتر میشود و حتی میتوان در آنجا پنلهای خورشیدی احداث کرد و تولید برق را افزایش داد. مشکل و خطایی که در ایران اتفاق افتاده این است که میخواستند از حقابه برای تامین آب نهفقط در زابل بلکه در کرمان و زاهدان استفاده کنند و طرف افغانستانی هم متوجه شد که این آب هرگز به گودزره نمیرسد و ایرانیها میخواهند برای توسعه شهرهای خودشان از آن استفاده کنند؛ بنابراین حقابهای به تالاب بینالمللی هامون نرسید و چشمههای تولید گرد و خاک افزایش یافت.
باید توجه داشته باشیم که بخش قابل توجهی از متخصصان آب افغانستان در دانشگاههای ایران و در همین دانشگاه تهران تحصیل کردهاند و ما خودمان این فهم بومشناختی را به آنها منتقل کردیم. اگر تا الان هم اجازه دادند آبی وارد ایران شود به دلیل این است که آنها وزارت نیرویی مثل وزارت نیروی ما نداشتند که اگر داشتند ۳۰ سال پیش همان بلایی که ما بر سر زایندهرود آوردیم و گاوخونی را از بین بردیم؛ بلایی که با زدن سدها روی «کر» و «سیوند» بر سر «بختگان» آوردیم؛ همان بلایی که با زدن سد روی کرخه و کارون بر سر «هورالعظیم» و «چادگان» آوردیم؛ افغانستانیها همین بلاها را بر سر هیرمند و هریرود میآوردند و اجازه نمیدادند که یک قطره آب به سمت ایران بیاید. ما متوجه نیستیم که باید یک معامله برد - برد تعریف کنیم تا ضمن احترام به قوانین طبیعت، همگی از آن سود ببریم.»
حداقل آب شرب این استان را تصفیه کنیددرویش با اشاره به اینکه بیش از ۹۵ درصد بارندگی که امسال در استان سیستانوبلوچستان اتفاق افتاد، در قسمت بلوچستان بود، گفت: «در این استان شیب زمین به نحوی است که امکانی برای هدایت آب به سمت بالا فراهم نمیکند. سیستان منطقه بسیار کمبارشی است و میانگین بارندگیهایش زیر ۵۰ میلیمتر است و همیشه مدیون ورودی آب هیرمند بوده که از سمت افغانستان و ارتفاعات هندوکش میآمده. ما باید سعی کنیم با بجا آوردن حسنهمجواری کاری کنیم که این حقابه به ایران برسد و در عین حال کار دیگری که باید بکنیم این است که سیستم تصفیهخانه فاضلاب را در زابل راه بیندازیم. شما اگر وارد زابل شوید با پدیده عجیبی روبهرو میشوید و آن بوی تعفنی است که در شهر هست. این به دلیل این است که آب شربی که مردم استفاده میکنند تصفیه نمیشود و به صورت کنترل نشده در معابر عمومی جاری میشود و به این ترتیب بوی بد آن امکان زیست باکیفیت را سلب کرده است. چرا ما آنجا یک تصفیهخانه نزنیم و با بازچرخانی این آب ارزشمند، دوباره از آن استفاده نکنیم؟ دستکم برای کشاورزی میشود از آن استفاده کرد. این کارهای مهمی است که ایرانیها باید در آن منطقه انجام دهند.»